چه راه هایی که رفتم تا بفهمم
جز تو راهی نیست
خلاصم کن از عشق هایی که
گاهی هست و گاهی نیست
* مهربونترین خدا.. کاش می شد الانم ، مثل اون وقتایی که یه عزیزی رو از ته دلت می بوسی ، ببوسمت و واسه همه ی سوپرایزای قشنگ و باحالت از ته ، ته ، ته دلم بگم مرسی ی ی ی ی ی . آخه تو که انسان نیستی که بدونی چه حس فوق العاده ای داره این یواشکی های پر هیجان تو .. مرسی خدای مهربونم .. مرسی که به حرمت ایمان مامان و دل مثل آینه ی بابا ، این همه ه ه ه ه خوبی کنارمون سبز می شه و شادمون می کنه . انگار تازه دارم معنای * هر آنچه به شما می رسد ، از سوی خداست * رو می فهمم و لمس می کنم .. خدایا شکرت .. شکرت .. شکرت .. شکرت که توی این روزهای برف و بنفشه تنهامون نذاشتی و نمی زاری .. خیلی مرسی خدا .. خیلی ..